شعر : امان بهروزی
جشن صد میلیون سالگی .
زخم چرکین حنجره .
دست در گریبان خویشتن .
خش خشه قرن ها خاطره .
خنده ی خیس جنگلبان .
یاد خونین فاصله .
او دروغ می گفت ، آینه را می گویم .
سادگی مردمان دهکده .
او دروغ می گفت .
او دروغ می گفت .
شعر : امان بهروزی
در چهار چوب دلم .
و به زیبایی این دفتر نقاشی .
نقش هایی از گل و پیچک .
به میزبانی فصل گرم تابستان .
و به وفاداری برف تایستان .
که در این گرما به دنبال آبی شدن خود می گردد .
قناری کوچک تنها به عشق بازی قو ها می نگرد .
چشم هایش بسته و آواز می خواند .
حس سبزی در درخت پیر می زند موج .
آسمان اشک شوق می ریزد .
زندگی رویا نیست .
من تو را می بینم و تو را می شنوم .
رقص لبهای ترک خورده ی تو .
که صدا از عشق دارد .
به بیانی زیبا در دو گوشم میخواند.
پشت آفتاب بلند.
سایه هاییست سیاه .
آفتاب پشت سرمن.
سایه ام بر سرتوست .
عمق سایه ناپیداست .
روخ مهتاب تو در سیه چال فلک .
به مثال خورشید .
می خزد در دل شب .
شعر : امان بهروزی
در تعریف هنر باید گفت که ، برای هنر، نمیتوان مانند اشیا و عناصر طبیعی، فرمول یا ضابطه خاص تعیین نمود، و از نظر منطقی، جنس، فصل و حد آن را ترسیم نموده و تعریف علمی از آن ارائه داد؛ چرا که هنر، امری معنوی است و در دل آن نوعی اشراق و شهود نهفته است.
هنر شاخه های زیادی دارد و در هرکدام از شاخه ها افراد گوناگونی فعالیت می کنند و نام هنرمند را به دنبال اسم خود به یدک می کشند و همواره سعی می کنند آثاری را خلق کنند که در نوع خود و در مقابل دیگر آثار هنری از ویژگی های شاخصی برخوردار باشد ، این رقابت در سایر رشته های هنری نیز وجود دارد.
در زیر رشته های هنری یعنی رشته هایی که هنر اول تا هفتم را تشکیل می دهند و از آنها با عنوان هنر های هفتگانه بشری یاد می شود آورده شده است
1_ هنر اول : موسیقی
2_هنر دوم : حرکات نمایشی و رقص
3_ هنر سوم : هنرهای ترسیمی (نقاشی ,خطاطی و .)
4_ هنر چهارم : هنر های تجسمی (معماری ,مجسمه ساری و.)
5_ هنر پنجم : ادبیات ( نویسندگی , شعر , داستان , و.)
6_ هنر ششم : هنر های نمایشی ( تئاتر و . )
7_ هنر هفتم : سینما
تمامی آثار هنری دارای وجوهی مشترک با یکدیگر هستند که زمینه ساز شکل گیری هنرهای هفتگانه شده است.
رقص لبهای ترک خورده ی تو .
که صدا از عشق دارد .
به بیانی زیبا در دو گوشم میخواند.
پشت آفتاب بلند.
سایه هاییست سیاه .
آفتاب پشت سرمن.
سایه ام بر سرتوست .
عمق سایه ناپیداست .
روخ مهتاب تو در سیه چال فلک .
به مثال خورشید .
می خزد در دل شب .
شعر : امان بهروزی
درباره این سایت